» اطلاعیه زندگی نامه ائمه و معصومین
» نامه 5 و 6(نهج البلاغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» نامه 3(نهج البلاغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» نامه 2(نهج البلاغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» خطبه 5(نهج البلغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» خطبه 4(نهج البلغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» ادامه خطبه 3(نهج البلغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» خطبه 3(نهج البلغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» ترجمه صوتی قرآن کریم
» ادامه خطبه 1+خطبه 2(نهج البلاغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» نامه 1(نهج البلاغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
» خطبه 1(نهج البلغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
درباره ما

هرکسی که دلش با خدا ارتباط برقرار کند این ارتباطش یقیناً یک طرفه نیست ارتباطش دو طرفه است ..
نویسندگان
صفحات

ارسال پیام به مدیر
مترجم وبگاه

آمار بازدید
آرشیو مطالب
موضوعات مطالب
برچسب‌ها
ادامه خطبه 1+خطبه 2(نهج البلاغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
+ نویسنده حسین ادیب پویا در جمعه 3 / 10 / 1393برچسب:, |

اَجابُوا اِلَيْهِ دَعْوَتَهُ، وَصَدَّقُوا كَلِمَتَهُ، وَوَقَفُوا مَواقِفَ اَنْبِيائِهِ، 
دعوتش را لبّيك گفتند، و سخن او را تصديق نمودند، در آنجا كه پيامبران او به عبادت برخاستند ايستادند،
وَ تَشَبَّهُوا بِمَلائِكَتِهِ الْمُطيفينَ بِعَرْشِهِ، يُحْرِزُونَ الاَْرْباحَ فى مَتْجَرِ 
و بين خود و فرشتگانى كه گرداگرد عرش مى گردند شباهت ايجاد كردند، در تجارتخانه عبادت او سودها
عِبادَتِهِ، وَ يَتَبادَرُونَ عِنْدَ مَوْعِدِ مَغْفِرَتِهِ. جَعَلَهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالى 
تحصيل مى كنند، و بهوعده گاه مغفرت او شتابان روى مى آورند. خداى سبحان كعبه را
لِلاِْسْلامِ عَلَماً، وَ لِلْعائِذينَ حَرَماً. فَرَضَ حَجَّهُ، وَ اَوْجَبَ حَقَّهُ، 
نشانه اسلام و حرم امن پناهندگان قرار داد. زيارتش را فرض، و حقّش را لازم،
وَ كَتَبَ عَلَيْكُمْ وِفادَتَهُ، فَقالَ سُبْحانَهُ: «وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ 
و رفتن به سويش را بر شما واجب نمود، و اعلام كرد: «بر آنان كه توانايى رفتن دارند زيارت بيت
مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً، وَ مَنْ كَفَرَ فَاِنَّ اللّهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعالَمينَ». 
واجب است، و آن كه با روى گرداندن كفر ورزد بداند كه خدا از او و همه جهانيان بى نياز است».

خطبه پس از بازگشت از صفّين                                                                                  

وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عليه السّلام 
از خطبه هاى آن حضرت است
بَعْدَ انْصِرافِهِ مِنْ صِفِّينَ 
پس از بازگشت از صفّين
اَحْمَدُهُ اسْتِتْماماً لِنِعْمَتِهِ، وَاسْتِسْلاماً لِعِزَّتِهِ، وَ اسْتِعْصاماً مِنْ 
خداى را سپاس كه تتميم نعمتش را طالبم، و فروتنى در برابر عزّتش را جويايم، و پناه او را از نافرمانيش 

مَعْصِيَتِهِ، وَ اَسْتَعينُهُ فاقَةً اِلى كِفايَتِهِ، اِنَّهُ لايَضِلُّ مَنْ هَداهُ، 
خواهانم، از او درخواست يارى دارم كه به كفايتش نيازمندم، آن را كه او هدايت كند گمراه نشود،
وَ لايَئِلُ مَنْ عاداهُ، وَلايَفْتَقِرُ مَنْ كَفاهُ، فَاِنَّهُ اَرْجَحُ مَا وُزِنَ، 
و هر كه را او دشمن بدارد نجات نيابد، و هر كه را او كفايت كند محتاج نگردد، زيرا او سنگين ترين وزنه ها،
وَ اَفْضَلُ ما خُزِنَ. وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ، 
و بهترين اندوخته هاست. و شهادت مى دهم كه جز خداى يگانه خدايى نيست و او را شريكى نمى باشد،
شَهادَةً مُمْتَحَناً اِخْلاصُها، مُعْتَقَداً مُصاصُها. نَتَمَسَّكُ بِها اَبَداً ما 
شهادتى كه خلوصش از امتحان گذشته، و بر حقيقتش پايبندم. به آن شهادت تمسك داريم تا زمانى كه خدا
اَبْقانا، وَ نَدَّخِرُها لاَِهاويلِ ما يَلْقانا، فَاِنَّها عَزيمَةُ الاْيمانِ، 
زنده مان مى دارد، و آن را براى دشواريهاى قيامت ذخيره مى كنيم، كه اين گواهى استوارى ايمان،
وَ فاتِحَةُ الاِْحْسانِ، وَ مَرْضاةُ الرَّحْمنِ، وَمَدْحَرَةُ الشَّيْطانِ. 
سرلوحه احسان، مايه خشنودى حق، و عامل طرد شيطان است.
وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ، وَالْعَلَمِ 
و شهادت مى دهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به دين مشهور، و نشانه
الْمَأْثُورِ، وَالْكِتابِ الْمَسْطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِع  ِ، وَالضِّياء اللاّمِع  ِ، 
معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان،
وَ الاَْمْرِ الصّادِع  ِ، اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَاحْتِجاجاً 
و دستور روشن و آشكار به سوى مردم فرستاد، تا شبهه هاى آنان را برطرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان
بِالْبَيِّناتِ، وَ تَحْذيراً بِالاْياتِ، وَ تَخْويفاً بِالْمَثُلاتِ، 
اتمام حجت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت برحذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند،
وَ النّاسُ فى فِتَن انْجَذَمَ فيها حَبْلُ الدِّينِ، وَ تَزَعْزَعَتْ سَوارِى 
رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنه اى بودند كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايه هاى يقين

رَجَعَ الْحَقُّ اِلى اَهْلِهِ، وَ نُقِلَ اِلى مُنْتَقَلِهِ. 
به حقدار رسـيده، و خلافت به جايگاه خودش بازگشته است.

 



برچسب‌ها:
نامه 1(نهج البلاغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
+ نویسنده حسین ادیب پویا در جمعه 3 / 10 / 1393برچسب:, |

 

نامه به مردم كوفه زمانى كه از مدينه به بصره مى رفت  

مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ 
از نامه هاى آن حضرت است
اِلى اَهْلِ الْكُوفَةِ عِنْدَ مَسيرِهِ مِنَ الْمَدينَةِ اِلَى الْبَصْرَةِ 
به مردم كوفه زمانى كه از مدينه به بصره مى رفت

مِنْ عَبْدِاللّهِ عَلِىٍّ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ اِلى اَهْلِ الْكُوفَةِ جَبْهَةِ الاَْنْصارِ، 
از بنده خدا على اميرالمؤمنين به اهل كوفه، ياران بلند مقام
وَ سَنامِ الْعَرَبِ. 
و ســروران عـرب.
اَمّا بَعْدُ، فَاِنّى اُخْبِرُكُمْ عَنْ اَمْرِ عُثْمانَ حَتّى يَكُونَ سَمْعُهُ كَعِيانِهِ: 
اما بعد، شما را از وضع عثمان آگاه مى كنم چنانكه شنيدنش چون ديدنش باشد:
اِنَّ النّاسَ طَعَنُوا عَلَيْهِ، فَكُنْتُ رَجُلاً مِنَ الْمُهاجِرينَ اُكْثِرُ اسْتِعْتابَهُ 
مردم از او عيب جويى كردند، و من فردى از مهاجران بودم كه اكثراً از او مى خواستم رضاى مردم را جلب كند
وَ اُقِلُّ عِتابَهُ، وَ كانَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ اَهْوَنُ سَيْرِهِما فيهِ الْوَجيفُ، 
و كمتر در پى سرزنشش بودم. سبك ترين برنامه طلحه و زبير درباره او تندروى،



برچسب‌ها:
خطبه 1(نهج البلغه)+ترجمه استاد حسین انصاریان
+ نویسنده حسین ادیب پویا در جمعه 3 / 10 / 1393برچسب:, |

 

خطبه در ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم

فَمِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ 
از خطبه هاى آن حضرت است
يَذْكُرُ فِيهَا ابْتِداءَ خَلْقِ السَّماءِ و الاَْرْضِ وَ خَلْقِ آدَم، وَ فيها ذِكرُ الْحَـجِّ 
كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم را توضيح مى دهد و يادى از حج مى كند
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقائِلُونَ، وَ لا يُحْصى نَعْماءَهُ 
خداى را سپاس كه گويندگان به عرصه ستايشش نمى رسند، و شماره گران از عهده شمردن
الْعادُّونَ، وَ لا يُؤَدّى حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ، الَّذى لا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ، 
نعمتهايش برنيايند، و كوشندگان حقّش را ادا نكنند، خدايى كه انديشه هاى بلند او را درك ننمايند،
وَ لايَنالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ، الَّذى لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ، وَ لا نَعْتٌ 
و هوش هاى ژرف به حقيقتش دست نيابند، خدايى كه اوصافش در چهارچوب حدود نگنجد، و به ظرف وصف
مَوْجُودٌ، وَ لا وَقْتٌ مَعْدُودٌ، وَ لا اَجَلٌ مَمْدُودٌ. فَطَرَ الْخَلائِقَ 
درنيايد، و در مدار وقت معدود، و مدت محدود قرار نگيرد. با قدرتش خلايق را
بِقُدْرَتِهِ، وَ نَشَرَ الرِّياحَ بِرَحْمَتِهِ، وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدانَ اَرْضِهِ. 
آفريد، و با رحمتش بادها را وزيدن داد، و اضطراب زمينش را با كوهها مهار نمود


برچسب‌ها:
کپی برداری با ذکر یک صلوات بر جمال محمد مجاز است!